آقا نمی دانم چرا می خواهند
برای نگهداری مرا به سرای سالمندان ببرند، من که هنوز موهایم سفید نشده است.
اشک در چشمان مهندس
شکری حلقه می ببند ، دستهای کوچک
هانیه را در دست می گیرد ،می بوسد هانیه جان غمگین نباش ، خدا کریمه خانه ای فعلاً برای سکونتان مهیا می کنم وپدرت می تواند بعنوان همکارخودم در مجتمع جهان فولاد غرب شروع بکارکند نگران هزینه های درمانت تا بهبودی کامل نباش که تا رسیدن به مدارک بالای تحصیلی یاریت می نمایم .
هانیه جان بزرگ دختر کوچک تو با تمام کودکیت سرمشق ایثار ونوع دوستی را برای دفتر انسانیت رقم زدی ومن نیز پیرو وخادم مشق نوعدوستی تو هستم .
گفتگو هانیه ومهندس شکری لبریز از محبت ،مهربانی وعشق به همنوع می باشد ، شاید
زلزله توانسته باشد خانه ها را ویران کنداما قلبها را بهم گره زد،قطار قطار کمک های مردمی از تمام نقاط ایران به سوی
کرمانشاه سرزمینی که گهواره تمدن ایران می باشد حرکت نمود غیورمردان،پاسداران مرز ایران که ملت ایران هیچگاه شهامت شان در هشت سال جنگ تحمیلی فراموش نخواهد کرد
مهندس شکری عضو هیت مدیره مجمع خیرین سلامت استان کرمانشاه از ابتدای زلزله استان به مناطق زلزله زده کمک رسانی نموده وهمچنان تلاش می نماید تا با یاری هم استان هایش زخم نشسته برپیکر کرمانشاه را مرحمی باشد مجمع خیرین سلامت استان کر مانشاه...
ادامه مطلبما را در سایت مجمع خیرین سلامت استان کر مانشاه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : fkhayerinsalamatb بازدید : 75 تاريخ : يکشنبه 3 دی 1396 ساعت: 17:05